در مسیرناکجا آباد

مینویسیم تا بدونیم هستیم...
در مسیرناکجا آباد

چه به بازی ادامه بدی،چه بازی ادامه ندی..جهان به بازی خودش ادامه میده،توقفی وجود نداره،پس فکر کنم بهتره سعی کنی بهترین بازیت بکنی و بهترین نمایشت به اجرا بزاری،به جای این که مدام وقتت به غرزدن و کثافت کاری تلف کنی.

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان
یکشنبه بیست و دوم دی ۱۳۹۲ . 11:7نمیدونم میشه یک روز با یک دختر ازدواج کنم که متعصب نباشه و اهل تعادل باشه

نمیدونم میشه یک روز با یک دختر اهل هنر ازدواج کنم ولی اهل حجاب و عفاف هم باشه

نمیدونم میشه یک روز یک دختر اهل تئاتر و سینما پیدا کنم و چشم دریده نباشه

نمیدونم میشه یک روز باید دختر اهل دانش ازدواج کنم که علاوه به این که همیشه سطح دانشش افزایش میده حالا چه با درس خوندن چه با هرنوع روش دیگه ای ، من هم تو هرمقطعی هستم به درس خوندنم یا کسب علمم تشویق کنه

نمیدونم میشه یک روز با یک دختر اهل نوشتن ازدواج کنم که وقتی میره تو رویا مث یک بچه خوب برگرده و نره موندگار بشه اونجا

نمیونم یک روز میتونم با یک دختر دختر اهل رقص و اواز ازدواج کنم ولی اهل محرم نامحرم هم باشه

نمیدونم یک روز میتونم با یک دختر اهل موسیقی ازدواج کنم ولی خاکی باشه

نمیدونم یک روز میتونم با یک دختر اهل احساس ازدواج کنم ولی اهل منطق هم باشه

نمیدونم میشه یک روز با یک دختر اهل ورزش و هیجان های ورزشی ازدواج کنم ولی وقتهایی که باید خودش کنترل کنه و موقعیت شناس باشه...راستش خیلی دوس دارم یک دختری باشه غیرعادی مث خودم که وقتی باهم میریم تو طبیعت  رو چمن دراز بکشیم  و حرکات عجیب و غریب حداقل تو چشم مردم انجام بدیم و بگیم آره زندگی زیباست.....

نمیدونم میشه یک رو با دختر ازدواج کنم که اهل دروبیرون و طبیعت باشه ولی اهل نماز و روزه هم باشه

بدبختی میدونی چیه؟ این که من میدونم چه نماز چه روزه  اجباری نمیشه،زوری نمیشه،حتی نمیشه گفت بگیر یا نگیر،ولی چیکار کنم  که ناخودآگاهم یکی از قشنگیهای دختر نماز و روزش،درحالی که میدونم ظاهریش و واسه کسی یا چیزی این کار انجام دادن هیچ ارزشی نداره و باید از درون نماز و روزه بگیره

یادمه دامادمون میگفت وقتی رفته به پدرمادرش گفتم میخواد با خواهرم ازدواج کنه..پدرش فقط یک سوال پرسیده..این خانوم نماز میخونه؟....نه این که به این کار اعتقاد دشته باشم ولی خب  هروقت یاد ازدواج و  این حرفها میفتم این سوال بابای دامادمون ناخودآگه میاد توذهتنم..اما خب درکل نماز باید درونی خوند...

میدونین،تقصیر من نیست که از بچگی جنس های مونث دور برم با حجاب شناختم،اهل محرم نامحرم شناختم..

میدونم توقع زیادیه که بخوای یک دختر در این حد خوب باشه،اونم تو این جامعه  که به قول نوشته تو فیسبوک مردم طوری رنگ عوض میکنن که آفتاپ پرست به گه خوردن میفته

تو جامعه ای که این همه قهرمان توخالی،این همه بازیگر کثیف با جنس مذکر و مونث و ...پیدا میشه

چون خودم چی هستم که همچین توقعی دارم،خودم کجای کارم که بخوام همچین توقعی از یک دختر داشته باشم

نمیدونم،نمیدونم،سخته وقتی خودت ناقصی به همچین دختری فکر کنی

ولی خب هروقت به این نکته که اگه دیدت سالم باشه

همون دختری گیرت میاد که حداقلهای خوبی داره

فکر می کنم، خیلی من امیدوار مکنه

اینا همه دغدغه های که خیلی وقتا تو فکر و رویای  ازدواج تمام ذهنم مشغول می کنن...چرا که با تموم فانی بودن این دنیا و این که نباید زیاد جدیش گرفتش، ولی خب خیلی موضوع مهمیه چون باید مواظب بود و بهترین انتخاب کرد..چرا که به قول حافظ:

یک صدسال عبادت یک شب به باد می ره......


هرچند صحبت همچنان باقیست......از اون بحثهای داغه و پست زیاد میطلبه :دی

ما که تصمیم نداریم تا دانشجوی دکترا شدن ازدواج کنیم...پس تا اون موقع میگ میگ :دی

راستی،در کل توکل به خدا...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۲۱
پیمان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">