در مسیرناکجا آباد

مینویسیم تا بدونیم هستیم...
در مسیرناکجا آباد

چه به بازی ادامه بدی،چه بازی ادامه ندی..جهان به بازی خودش ادامه میده،توقفی وجود نداره،پس فکر کنم بهتره سعی کنی بهترین بازیت بکنی و بهترین نمایشت به اجرا بزاری،به جای این که مدام وقتت به غرزدن و کثافت کاری تلف کنی.

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

ادامه باید داد

يكشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۲۱ ب.ظ

من میگم پدرومادر هیچ،خانواده هیچ،دوست و رفیق هیچ،جامعه هیچ

اصن نعوذبالله خدا هیچ

آدم در برابر روح خودش مسئوله هوم؟

وگرنه با حیوون  فرقی نمی کنیم رسما

چی دارم میگم؟

یاد یک داستان افتادم راستش و جیگرم بعد سالها سوخت

واستون تعریف میکنم و بعدش تو ادامه مطلب یکم فک میزنم

که اون بخشش مهم نیست و تنها مهم همین داستان

و اصلا هم مهم نیست که تکراریه این داستان و شنیدینش و حتی شاید ثبتش کرده باشین

چون استثنا باید تکرار بشه و تکرار بشه

اونقدر که من به بچم بگم و بچم به بچش و .....


یادم نیس چندسال پیش بود یا تو کجا خوندم

تو وبلاگ کسی بود یا مجله چلچراغ چندسال پیش

این بخشش اصلا مهم نیست

من به صورت خلاصه واستون میگم ولی اگه دوست داشتین لینک کل داستان و شرحیاتش هم واستون میزارم

خواستین بخونین

 

نو المپیک 1968 مکزیکوسیتی  مساابقه دو مارتن برگزار میشه

یکی از  پرتماشاگرترین مسابقات المپیک

مسابقه شروع میشه و خیلی پرشور و هیجان ادامه پیدا میکنه

دوندگان تمام سعی و تلاششون و میکنن

تا این که به خط پایان نزدیک میشن و از خط پایان رد میشن و نفرات اول تا اخر مشخص میشن و ولو میشن روی زمین

هیجانات رو به پایان و جمعیت اماده ترک استادیوم

تا این که گوینده ورزشگاه اشاره میکنه میگه ورزشگاه ترک نکنین و هنوز یک نفر مونده تا از خط پایان رد بشه و مسابقه تموم بشه

همه با تعجب منتظر وایمیستن  و نظاره گرش میشن

دونده ای اهل تانزانیا

20 کیلومتر تا خط پایان داره و لنگان لنگان با پایی بانداژ شده داره

خیلی اروم میدوه

هرچندوقت می ایسته نفسی میگیره و دوباره به مسیرش ادامه میده

نفس نفس میزنه ولی انصراف نمیده

یک سری دورش میگیرن که منصرفش کنن ولی انصراف نمیده

زمان زیادی میگذره

شب میشه 

چندکیلومتر به پایان داره و هنوز تردید وجود داره که تموم کنه یا نه

جمعیت مشغول تشویق کردن میشن

به نزدیکیهای خط میرسه و باز به نفس نفس می افته و متوقف میشه

ولی باز ادامه میده

تماشاگران اونقدر که از حرکت این دونده هیجان زده و خوشحال ان

از اول شدن نفرات اول شوق و هیجان نداشتند

دونده میدوه و به خط پایان نزدیک میشه و خط پایان رد می کنه و با تمام وجود ولو میشه رو زمین

هیچ کس نمیتونست درک کنه دلیل این استقامت چیست

هیچ کس باورش نمی شد کسی هم میتونه همچین غیرت و اراده ای داشته باشه

وقتی حالش جا میاد و خبرنگار ازش میپرسه

شما که میدونستین دیگه فایده نداره چرا ا این وضعیت جسمی به مسابقه ادامه دادین؟

فقط یک جمله میگه

مردم کشورم من چندین هزار کیلومتر نفرستادن که فقط مسابقه رو شروع کنم،من فرستادن که اون به پایان برسونم.

..............

لینک کل داستان


 

 

 


شاید فکر کنین یاد این داستان افتادم اینارو میگم

این دفعه برعکس

داشتم به این فکر میکردم

که یاد این داستان افتادم

بخوام یکم بی ادب باشم

ببخشید

ولی یک غلطی که میکنی تا اخرش ادامه بده

تو ذهنم خیلی چیزا هستن که بهشون ربط بدم

ولی نمیخوام حسم به هیچی نسبت بدم

فقط میخوام به این فکر کنم

ما باید تموم تلاشمون بکنیم

فقط باید تموم تلاشمون بکنیم

پیروزی اصلا مهم نیست

اصلا مهم نیست

چون فقط به پیروزی فکرکنیم

لذت های و زیبایی های مسیر ازمون میگیره

واسه پیروزی تموم تلاشمون کنیم

ولی اخرش هزچی شد شد

فقط کم نزاریم

راهی که شروع کردی

تا جون داریم ادامه بدیم

خودمون مسئول بدونیم

بهونه نیاریم،تلاش کنیم

پرنشیم از نظرات دیگران

چرا یک زمان طولانی درگیر کنیم خودمون به مسئله ای که فقط زمانمون میگیره

جهان،جهان کاملی نیست که همه چی توش ایده ال بخوایم

اگه تا الان تلاشمون کردیم که خیالمون راحت و هرچی هست

حال کنیم باهاش

اگرم نه میدونیم کم گذاشتیم

مسخره بازی بزاریم کنار

شروع کنیم به تلاش

حتی اگه دقیقه 95 بازیه و فقط یک دقیقه به پایان بازی زندگیمون مونده

این همه نشونه بس که نیست که خدا بفهمونه بهمون

بابا لامصبا واسه من مهم نیست که چی دارین چی ندارین

چندتا پیروزی دارین یا چندتا عنوان قهرمانی

من واسه  چیزهایی افریدمتون

جز اینها

تلاش کنین بهش میرسین

پس چتونه یک مدت زیاد خودتون درگیرش میکنین که هیچ سودی نداره

تمومش کنید

چرا اینقدر فراموشکارین اخه

چرا اینقدر فراموشکاریم اخه

گاهی وقتا نمیشه؟

یعنی چی

سرخودمون شیره میمالیم چرا

خدایا خودت کمک کن جای فرار

تلاش کنیم

جای پیچوندن خودمون

یکم مسئول خودمون و کارهامون باشیم

و ادامه بدیم به امید و تلاش و حس خوب

اگه حس خوب نیست

بسازیم

با این همه ابزاری که دوربرمون هست و نمیبینیم

کمک کن

ببینیمشون

لطفا

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۰۹
پیمان

نظرات  (۴)

۱۰ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۱۵ اَسی بولیده
شدیدا برنامه دارینا !! :)
پاسخ:
یعنی چی؟:دی
حال ندارم همشو بخونم :))))
یکم جمعو جور بنویس خط ها رو برادر :))))
پاسخ:
دست گلت درد نکنه خخخخ
یکم تنبلی بزار کنار خو..از معناش کم میشه خو خخخ
در درجه اول تموم کردن مهمه..
اما خب چطور تموم کردن  شاید مهمتره! :)
پاسخ:
دقیقا..دقیقا
گاهی وقتا اره..گاهی وقتا نه
نسبیه
۱۵ اسفند ۹۴ ، ۰۱:۴۲ اَسی بولیده
یعنی واسه خودتون برنامه ریزی کردین!
پاسخ:
خب ادم باید برنامه ریزی داشته باشه..شدیدا بهش معتقدم اما در عین حال هرموقع هم اماده رفتن باشه و کلا رها باشه و متعادل :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">