در مسیرناکجا آباد

مینویسیم تا بدونیم هستیم...
در مسیرناکجا آباد

چه به بازی ادامه بدی،چه بازی ادامه ندی..جهان به بازی خودش ادامه میده،توقفی وجود نداره،پس فکر کنم بهتره سعی کنی بهترین بازیت بکنی و بهترین نمایشت به اجرا بزاری،به جای این که مدام وقتت به غرزدن و کثافت کاری تلف کنی.

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

۳ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

هر علتی معلولی داره

و بالعس

اصن مهمه مگه اینوری یا اون وری؟

مهم این که بارها شنیدیم و گوش ندادیم

و فرار کردیم از این واقعیت تلخ

که هیچ چیز در این دنیای لایتناهی بی دلیل نیست

کافر باش

مسلمون باش

یهودی

هرزه

پاک سرشت

شترگاو پلنگ اصلا

هرچیزی علتی داره عزیزم

پس به جای این که بیخودی طفره بری

ببین از چه کسی یا چه زمانی یا چه مکانی

داری فرار میکنی؟

بعد این دندون لق لامصب بکن و برتش کن بیرون

آماااا

آیا واقعا میخوای دلیل و علت  مشکل پیدا بشه؟

که مبادا  کرم از خود درخت باشه....


پس بیخودی  در آخر ماجرا خدارو واسه افریدنت متهم نکن

چون طوری دقیق و موشکافانه  و با ذکر دلیل آفریده هرکسی و هرچیزی رو

که مو لای درزش نمیره

برو ببین چندچندی با خودت بعد ادعای اعتراض داشتن بکن


:)




۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۶ ، ۰۱:۱۵
پیمان

از سفری چندساله برمیگردی

فکر نمیکردی دوستان دور هم جمع باشند

ولی جمع اند همه

اولش خوشحال میشی

ولی بعدش....

چطور میشه اونها با همون طرز تفکر مونده باشن؟

دلت میگیره

با خودت فکر میکنی..کلنجار میری

به یک نتیجه میرسی

یادته بچگیات فکر میکردی همه میتونن هرچی داخل سرت میگذره رو ببینن؟

واسه همین هیچوقت دروغ نمیگفتی چون میدونستی رسوا میشی

ولی بزرگتر که شدی  متوجه شدی چقدر فکر احمقانه ای میکردی،هرچند که سودش این بود که سخت تر دروغ میگفتی از این به بعد

اینم همچون حالتیه

تو داری همه رو از زاویه میل به تغییر خودت میبینی

تو رفتی سفر

تو چیزهای مختلف دیدی

و تفکراتت عوض شده

ولی اونها نرفتن سفر

و زاویه دیدشون هنوز همونه

یا اگه رفتن باز هم همونه

نه غلط نه درست

اصلا کی میگه نگاه تو درسته

کی میگه نگاه اونها غلط

اصلا چرا باید نگاه غلط و درستی باشه؟

اصلا مگه تغییر باید کرد؟

اینارو گفتم که دلت نگیره

زندگی قشنگیش همینه..همین فرق ها

همین چیزها

یکی فکرش تغییر میکنه..یکی نمیکنه

هرکی هرجوری حس خوب داره باید زندگی کنه دیگه آره؟

پس دفعه بعد که از سفر برگشتی دلت نگیره

چون هرکسی یکجور خوشه

و باید  تو هم ادمهارو همونجور که خوشن بخوای

لطفا

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۶ ، ۰۰:۰۰
پیمان

زبان ها

دهان ها

فکر ها

یادشون رفته اون ها هم حق اعتراض دارند

یادشون رفته خدا  اونها رو امین آشکار سازی اعمال  آدمها موقع حسابرسی اعمالشون تو اون دنیا

قرار داده

یادشون رفته رسالتشون در مقابل هر سرکوبی

هر حرف زوری

هر تحجری

هرحرف ناحقی

اعتراضه و عدم سکوت

بدبختانه ولی می دونم،خوب میدونم

خسته ان،میترسن

اونقدر که از قصد و از رواجبار خودشون زدن به فراموشی

دشمن این بار توهمی از نام دشمن نیست،غول تاریکی نیست

بلکه سلیطه ای است که با لبخندی معصوم و چهره ای دلنشین

اما با چشمانی پر از دروغ

و کلامی سرشار از دورویی و تناقض

تو چشمات نگاه میکنه

دستاش میکنه تو جیبهات،و جیبت تا اونجایی که فقط  چیزی داشته باشی که بخوری و  بتونی زنده بمونی،خالی میکنه

و به آرومی میگه بهم اعتماد کن

یک لحظه که به خودت میای و میبینی چی شد

و میای که اعتراض کنی،متوجه سگهای پشت سرشون میشی

سگهایی با رنج سنی متفاوت از نوجوون تا بزرگسال،لبخندی تلخ برروی لبشون با دندونهایی تیز و برنده

زبان ها

دهان ها

فکرها

آخه چگونه متحد شدن هم یادشون رفته حتی

از بس تو باد پیروزیهای گذشتشون خوابیده بودن

حواسشون نبود دشمن داره ذره ذره فرهنگشون،ادبیاتشون،تاریخشون و.....

ازشون میگیره

حتی زبون ها و دهان ها و فکرهایی که فراموش نکرده بودن اعتراض رو ازشون گرفت

ولی این زبون ها،دهان ها و فکرهای لعنتی خواب بودن

خواب موندن

تا جایی که دشمن توروز روشن

نه حتی با اخم و زور

بلکه با لبخند و با اعتماد به نفس

هم مالشون میگیره و هم حق آزادی و حق اعتراض خواهی

زبان ها

دهان ها

فکرها

ی عزیزم

امید اما

 اون شعر مولاناست

هرکسی کو دور ماند از اصل خویش    بازجوید روزگار وصل خویش

پس یقینا روزی شما هم برمیگردین به اصالت وجودی خودتون

و از روی درد،خیلی ناخوداگاه کاری میکنین که سالهاست منتظرشین

اتحاد و اعتراضی مخلوط به اتحاد....


که به قول حضرت محمد(ص) :الملک یبغی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم.....حکومت با کفر باقی می ماند و با ظلم ولی نه









۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۰۰:۳۸
پیمان