در مسیرناکجا آباد

مینویسیم تا بدونیم هستیم...
در مسیرناکجا آباد

چه به بازی ادامه بدی،چه بازی ادامه ندی..جهان به بازی خودش ادامه میده،توقفی وجود نداره،پس فکر کنم بهتره سعی کنی بهترین بازیت بکنی و بهترین نمایشت به اجرا بزاری،به جای این که مدام وقتت به غرزدن و کثافت کاری تلف کنی.

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

سه حرف در یک پست(به خاطر طولانی شدنش عذرمیخوام)

سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۶:۵۷ ب.ظ

نمیدونم از کجا شروع کنم و از کدومش بگم

ولی خب از یک جا شروع میکنم

امیدوارم در اخرش دلم راضی باشه

ابتدا از سفرم که از چند ساعت دیگه به مقصد اصفهان برای یک عروسی شروع میشه

و بعد از دوسه روز به مشهد ختم میشه

شروع میکنم

سفری که میتونه حاوی خبرهایی به شدت خوب واسم باشه

سفری که شاید این بار دیگه بوی بازگشت به بندر نده

همون چیزی که ازتون خواستم واسش دعام کنید

سفری که به شدت شوق رسیدنش دارم

چون به شدت چشم امیدم بهش روشن

من دارم میرم سفر دوستهای خوبم

حداقل تو اصفهان خیلی به نت دسترسی ندارم

اما مشهد ایشالا از خجالتتون درمیام خخخ

بعدش میخوام از این بگم که راستش

دلم گرفت از این که دیدم استقبال چندانی از مسابقه نشد

و اکثرا خیلی محترمانه گفتن که احتمال شرکت کردنمون زیر ده درصده

حالا با دلایلی منطقی یا غیرمنطقی

میدونین میتونم منطقی باشم و بهشون حق بدم و کاملا درکش کنم

ولی میخوام احساسی باشم

میخوام حرف دلم این بار پنهون نکنم راستش

به هرحال میل خودشون شرکت کنن یا نه

ولی خب دلم گرفت از این که احتمال ده نفر شدن هم خیلی کمه

دلم گرفت که اون محبوبیت که فکر میکردم رو ندارم  و با استقبالی انبوه مواجه نخواهم شد

 تودلم به خودم گفتم اصلا مهم نیست ..مهم این که هیچکی هم نباشه خدا هست

البته هنوز تو کانال نزدم و شاید بچه های کانال روسفیدم کنن معلوم نیست

ولی در کل استقبال هم نشه

با قبول این حقیقت که اون محبوبیت ندارم

با لبخندی مونگول وار  اون هدف اصلی که با فکرش مسابقه رو  تو ذهنم طراحی کردم رو عملی میکنم

در هرصورت برنده مسابقه یک موسسه خیریه خواهد بود و پول جایزه به حسابشون واریز خوهد شد

و به فرد یا افرادی نیازمند خواهد رسید

نه برای این که من خوبم

برای این که من بازهم کار خودم میکنم

و آره چیزی که فکر میکنم خوبه رو سعی میکنم به سرانجام برسونم

ولی خب به هدف دومم نمیرسم

و بازهم به خودم خرده نمیگیرم

بهقول شاعر گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست

یک کارناوالی برگزار میشد و ما با انبوهی از ذوق ها و فیلم ها و اهنگهای محبوب اشتا میشدیم

و مقداری از این روزمرگی فاصله میگرفتیم

ولی وقتی با بهونه های مختلف میخوایم اون روزمرگی چنگ بزنیم دیگه نمیشه به زور چیزی عوض کرد

بزار همه تو همون سبک که هستن حال کنن

تجربه های جدید و این چیزا کلا یوخ

بگذارر بیفتد و بیند سزای خویش مثلا

پینکی:این الان تیکه سنگینی بود به بعضی دوستان؟

دقیقا تیکه بود...چون مگه از هنر بهتر واسه روح داریم..

پینکی:حالا من کاری به اصل حرفت ندارم ولی خب میتونی بهترم بگی...به هرحال نطر هرکسی محترم و اقا دوس نداره شرکت کنه...به توچه اخه

خو من زورم میگیره

پینکی:انقدر زورت بگیره که بترکی

شد تو یک بار طرف من بگیری..اقا من حرفم این..این که ما با هنرهای مختلف و تجربه های جدید اشما بشیم بده؟

پینکی:عزیزم خو من نمیگم بده..اصلا حرفت درست..ولی خب دوس ندارن شرکت کنن..بفهم نفهم...

من دیگه حرفی ندارم

پینکی:همون بهتر...با این ادبیاتت حرف نراشته باشی بهتره..بی منطق...

 

اعصاب نمیزاری واسه ادما..خلاصه که شد شد نشد نشد

کاری نداریم میرسیم به بحث سوم

در طی  دو هفته گدشته بنده از سوی وبلاگ روزمرگی و وبلاگ طلوع من دعوت شدم به دو تا چالش

که خب به دلیل این که برهمه واضح و مبرهن که این یک ماه گذشته رو کلا حال خوبی نداشتم و زیر فشار بودم ازشون و البته از نوشته هام نیز مشهود بود ازشون عذرخواهی کردم و گفتم نمیتونم شرکت کنم

 اونها هم با مهربونی پذیرفتن

البته خداییش هم واقعا فشار عجیب قریبی تحمل  میکنم و میدونم که با شرکت کردن نمیتونم چهل درصد خودم هم نمیتونم به نمایش بزارم و با این شرکت بیخودی سمبل میکنم و خودم نمیتونم راضی کنم

فشاری که حتی برنامه های لازم واسه از زیرش دراومدن هم نتونستم عملی کنم و رسما مثلا یک جسد یک گوشه کز کردم و فقط سرم تو گوشی و نمیتونم خیلی طراوت باشم ووالبته حس خوب

کارخونه حس خوب رسما خوابیده

اما خب با تموم این حال ها

نتونستم بازهم اروم بگیرم و به روی خودم نیارم که چقدر خرذوق شدم از این که دو مهربون ادم حسابم کردن و بهم پیشنهاد دادن اونم بعد این همه مدت که دوست داشتم بلاخره یکی بهم توجه کنه

خلاصه هرچی حس خوب و انرژی تو انبار داشتم جمع کردم و خودم حمع و جور کردم که اماده شرکت در دوچالش بشم

ابتدا از چالش وبلاگ رومزمرگی شروع میکنم به دلیل زودتر دعوت کردنم

با اینا تابستون خود را سر کنید

به این صورت که باید در خصوص موارد زیر علائق و پیشنهاداتت رو بگی..

کتاب – آهنگ – فیلم – بازی – شعر

 

قبلش یک نکته رو بگم که به دلیل تداخل با مسابقه خودم...من بهترین تو لیست نمیارم چون بهترینم لو میره..تو پنج انتخاب برتر 4 تا بعدی واستون میزارم

کتاب:

2 عقاید یک دلقک نوشته هاینریش بل

همینقدر کافیه راجبش بگم که اونقدر همزاد پنداری کردم با این کتاب که عر عر اشک میریختم پاش...فکر مبکنم مادرم تودلش میگفت این بچه مگه داره دعای جوشن کبیر میخونه اینقدر گریه میکنه پاش خخخخ

ولی فوق العادست...حتما تجربش کنید..حتما

3 دنیای سوفی نوشته یوستین گودر

کلا با این کتاب به معنای واقعی کلمه با یک تیر دونشون میزنید...هم تاریخچه ای مرتب از فلسفه و نظریه های مختلف میاد تو دستتون و هم تعریفی زیبا جدید و منطقی از وجود خدا رو درک میکنید...واقعا توصیش میکنم از دستش ندین این روهم

 4 رسم و راه سامورایی نوشته یاماموتو چونه تومو

این کتاب من تو فیلم رسم و راه سامورایی ساخته جیم جارموش باهاش اشنا شدم...اینقدر میگم راجبش که طوری جذبم کرد همون چندصفحه ای که تو فیلم جمله هاش میگفت..که من چیزی حدود 4 الی 5 سال دنبالش کردم..تو شهرهای مختلف و سال انتشار و انبار ذخیره و همه جارو گشتم گیر نیاوردم..اخرش کتابخونه حرم اما رضا (ع) گیرش اوردم و کپیش کردم و خودم واسش جلد طراحی کردم و چاپ کردم خخخ

در این حد ..دیگه با خودتون :)

5 نمیدونم شاهنامنه فردوسی بگم یا کارخانه شکلات ساری

البته بی شک شاهنامه فردوسی

ولی خب دلم نمیاد کارخانه شکلات سازی نگم

اخه جفتشون خوبن ولی خب اگه بخوام ادامه بدم رو به رو  زیادتر میشن و میخوام قالبی پنج تایی داشته باشه

که اون اولی و بهترینش  تو مسابقه خودم مطرح میکنم چون نمیخوام لو بره خخخخ

 اما شاهنامه فردوسی که اصلا وظیفه هر فارسی زبان که بخونش به نظرم

واقعا همه چی تموم و اگه میبینین تو این ردست واسم صرفا برای این که احساسی نوشتم وگرنه شاهنامه رتبه برتره همواره

اما کارخانه شکلات سازی که متاسفانه اسم نویسندش تو ذهنم نیست و حال ندارمم برم سرچ کنم هم واقعا از اون کتابایی بود که تو بچگی خوندم و خیلی رو تاثیر داشت

خیلی جاها ازش الهام گرفتم و از طریقش حرفم زدم

واقعا خوبه لامصب..واقعا

 

اما آهنگ

البته برترین اهنگ من اونایی که تو کانال بودن میدونن چیه دیگه خخخ ولی بازهم نمیارمش تا اونایی که نمیدونن لو نره واسشون واسه مسابقه خودم

اما خب طبق روال 4 تا بعدی واستون میارم

2 stationary traveller از گروه camel

فقط سکوت میکنم و امیدوارم گوشش بدین

تو تاریک مطلق شب و البته سکوت مطلق

روحتون مشاهده خواهید کرد که به پرواز درمیاد

 

3 lonely day  از گروه  system of a down

اهنگی فوق العاده..همین!

 

4 father $ sun از cat stevens

این اهنگ به شدت من ترغیب میکنه واسه کارهای بزرگ

هرچند یکی از اون کارهارو خیلی الان نمیپسندم

اما در کل از کیفیت عجیبی برخورداره...واقعا دوست داشتنیه..واقعا

 

5 dance me to the end of love از leonard cohen

اهنگی در ستایش عشق

اگه عاشق نباشید هم با این اهنگ عاشق میشید....واقعا ستودنیه

تشویق به عشق موج میزنه

یکجورایی با این اهنگ اگهخ عاشق نباشید احساس پوچی میکنید

یک عاشقانه تمام و کمال

 

 

 و اما فیلم

دیگه من باز نگم که برترین فیلم واسه لو رفتن نمیرم نمیگم دیگه خخخخ

2 پاپیون

بازی فوق العاده استیو مک کوئین

اگر دلتون واسه ازادی تنگ شد

پیشنهاد میکنم این فیلم حتما ببینید

واقعا این پیشنهادهایی که میدم دنیا دنیا حرف باید زد راجبش..ولقعا کبیر و بزرگن...تکرارنشدنین

3 پدرخوانده یک اثر فرانسیس فورد کاپولا

کلا مارلون براندو هرجا باشه بازی هارو کلا جمع میکنه..طوری توقعات میبره بالا که  پدرخوانده دو و سه با تموم افتخارافرینیهای آل پاچینو کبیر و رابرت دنیرو جلوش لنگ میندازن..البته ال پاچینو تو پدرخوانده یک بازی فوق العاده ای داشت اما امان از پدرخوانده یکاهنگ فوق اعاده ..همه چی...واقعا یک

4 ویوا زاپاتا یا زنده باد زاپاتا

و بازهم مارلون براندو کبیر

روحش شاد...انگار خدا بازیگر به دنیا اورده بودش..لامصب چی میخوای تو از جون ما

فیلمی برای ارمان خواهی

عالیه

5 رسم و راه سامورایی ساخته جیم جارموش

6 درخشش  اثر استاد کوبریک

7 شجاع دل

اخه من چیجوری ساخته های کوبریک نگم..چیجووری از فارست گامپ و  نجات سرباز رایان با بازی خیره کننده تام هنکس نگم...چیجوری ساخته های تارانتینو و اسکورسیزی و ایناریتو و جارموش و ..................

اخه تا صبح طول میکشه که من بخوام ادامه بدم..کدوم نگم اخه

چرا این کار میکنین با من

کاش این قسمت فیلم نبود....عذاب وجدان گرفتم..با هرکدومش دنیاها دارم....

تا بیشتر حرص نخوردم برم سراغ  چالش بازی هعییییی

 

بازی

خب چون بازی تو لیست بهترین های مسابقه خودم نیست با خیال راحت از بهترینش شروع میبکنم تا شماره پنج خخخخخ

1 FIFA

پرسیدن داره؟پسر باشی..عشق فوتبال باشی بعد بازی ای جز فیفا تو صدر علاقه هات باشه

فیفا 97 تا همین فیفا 16 که بزودی 17 اش هم میاد

زندگی کردم باهاشون

نداریم بازی از این بهتر و هیجانی تر..عااااشقتم فیفا

 2     farcry 3

داستان عالی...گرافیک عالی....شخصیت پردازی عالی..اسلحه ها عالی....همه چی عالی

مگه میشه عشق بازی باشی و این بازی بازی نکنی؟

بعید میدونم...بعید میدونم

3   maxpiin 3

این بازی به شدت دوست داشتنیه..اونقدر که فیلمشم ساختن

خیلی محبوب و خواستنیه

کلا هیچوقت از کیفیتش کم نمیشه...فوق العادست

4 call of duty  modern warfare 3

سر این بازی  موقع مرگ کاپتان مک تاویش گریه کردم

و موقع مرگ اون بنده خدا روس که یادم نیست بالا پایین پریدمپ

چقدر خوب بود اخرش...یادش بخیر

دیگه بازهم خودتون تا اخرش بخونید

به شدت با کیفیت و تاثیر گذار...تو زانر اکشن واقعا رودست نداره این  call of duty

5  counter strike

بازی همیشه محبوب گیم نت ها

هیچوقت حتی الان که بازی ها تو اوج گرافیک هستن ولی...هیچی جای این بازی تو گیم نت ها نمیگیره

چه واسه نسل ما و چه چند نسل بعد ما

حتی الان که گرافیکش خیلی سطحی و کم به نظر میاد

با عرض پوزش از بازیهای سوپر ماریو و سونیک و دیگر بازیهای قدیمی مربوط به میکرو و سگا و اتای و اینا...

حق بدین که نو که اید به بازار کهنه شود دل ازار خخخخخ

ولی کتمان نمیشه کرد که خداییش خاطره های خوبی باهاشون داشتیم و بی معرفتی که یادی ازشون نکنیم

چون بخشی از خاطره سازیهای بچگیمون هستن همیشه

مرسی از همشون :)

و بلاخره شعر

الان هم میتونم بهترین هام بگم خخخخ

به دلیل بالا بودن سطع شعرها و شعرا و کوچک بودن زیادی من

من فقط اسم میبرم..دیگه خودم سکوت میکنم

انقدر بزرگ و شناخته شده ان که رسمات واسه ادم حرف نمیبمونه

1- مثنوی مولانا

2-غزلیات حافظ

3-سهراب سپهری

4-مهدی اخوان ثالث

5-لیلی نام تمام دختران سرزمین من است عرفان نظرآهاری

 

 

اوففففففف چه چالش سختی بود

راستش خیلی بیشتر دوس داشتم حرف بزنم راجبشون....چون دقیقا از چیزایی بود که احساس میکنم حرفهای زیادتری داشتم راجبشون..اما حیف که خوردم به دوره رکود و نتونستم تمام خودم باشم

یکم گرفته شدم....چون خیلی دوس داشتم و دوس داشتم بیشتر انرژی بزارم پاش..اما خب...

عذرمیخوام از میثم جان وبلاگ روزمرگی که اگه نقصی تو برگزاری این چالش هست و امیدوار به بزرگی خودش ببخشه و این که دنیا دنیا تشکر بابت ایت که بنده حقیر قابل دونست و دعوتم کرد به مسابقه..لطفت بی پایان..مرسی

 

 

 و اما چالش نامه عاشقانه که توسط آسی خانوم از وبلاگ طلوع من دعوت شدم به اون

ضمن تشکر از ایشون که لطف کردن و من به این چالش دعوت کردن

بدون مقدمه به سراغ نامه میروم

 

به نام خدا

برای دخترک بازیگوش خیالی بی چهره ذهنم

از طرف یک بیش فعال خیالباف

 

میدونی،این سخت نیست که هرروز و هرروز تو رو تو گندم زاری تصور کنم  ولی توانایی صدا کردنت نداشته باشم

شاید بترسم بگی نه

شاید مال یکی دیگه باشی اصلا

شاید اصلا توهمی ساخته باشی و ......

اما خب این ها هیچکدوم مهم نیست راستش

چون مهم من با خیالت تنهایی هام پر میکنم و لحظه های خوب میسازم و خاطراتی میسازم کنارت

حتی با این که واقعی نیستن

به هیچ وجه هم خودم سرزنش نمیکنم...چون اگه خیال بد بود که خدا خیال رو نمی افرید

اونم خیالی چون تو که ارامشی اساسی رو واسم رقم میزنه

اما خب سخت اون که به روزی فکر کنم که باید از خیالت بیرون بیام و دل به دختری بدم این بار واقعی و چهره ای مشخص

آره دخترک حقیقتش این من از همه چی بیشتر میترسونه

این که به روزی فکر کنم که باید از خیالت بیام بیرون

فکرکردنش بهش آب سردی به پیکرم...چه برسه که اون روز هم بیاد

گاهی وقتا به تو میگم شاید تو مریضی هستی و من به تو گرفتار شدم و به فکر درمان میوفتم

ولی بعد که یاد اون همه خاطرات تجربه نشده میوفتم از خودم خجالت میکشم

حق بده....هرکسی زیر فشار فکرهای مختلفی میکنه دیگه

با تموم این ها این نامه رو واست نوشتم که بدونی فقط برای اهالی ذهنم رسمی نیستی

برای همه کساییی که من میشناسن رسمی هستی

یک دخترک شیطون بانمک که هیچکی چهره ای ازش به یادش نیست

دخترکی که اومده برای من باشه

مال خودمه

و تعهدم بهش ثابت شدست

تا ابد با من بمون

و روزی اگر خواستی صورتی پیدا کنی و به دنیای واقعی قدم برداری

لطفا همونی باش که تو گندم زار پرشده از نورافتاب هرروز به تماشات میشینم

و برای نزدیک شدن بهت ثانیه شماری میکنم

ثانیه هایی که هرروز و هرثانیه ادامه داره

همونی که ازشیطنهات به وجد میام

و دیگران از شیطنتهامون به وجد میاریم

و سودی هستیم همگانی برای خودمون و دیگران

همونی که میخندبم باهم ..دست ها میگیریم..عاشقانه ها میسازیم و در عشق شروع میشویم و در عشق تمام

همونی که تو آغوشت با خیال راحت و به دور از نامحرمان هق هق میزنم زیر گریه

و روزهای سخت دوری از معبودم فراموش میکنم

همونی که تمام شدنی نیست حتی در جمله

و تا فردا صبح ادامه داری همیشه

و تنها میتوان یک جمله تمام کرد توصیفت را و ارام گرفت

دوستت دارم دخترک خیالی بی چهره من

پایان

 

 

جاداره از آسی خانوم نویسنده وبلاگ طلوع من تشکر کنم که مهربانانه من دعوت کردن و عذرخواهی کنم اولش که ابتدا نتونستم خودم مهیا کنم برای این چالش و الان هم که مهیا کردم نتونستم تمام خودم تو این نامه عاشقانه به نمایش بزارم..امیدوارم ببخشید...با تشکر از لطفتون

 

پ.ن:احساس میکنم غلط املایی زیاد داشته باشه این پست...میدونم عادت کردین خخخخ ولی خب ببخشید بازهم بر من و در اولین زمان ممکن ویرایشش می کنم حتما..ببخشید

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۰۲
پیمان

نظرات  (۹)

یا علی 
خدا قوت دلاور :دی 
سلام 
آقا تقصیر خودتونه از بس این جملات  رو کنار هم نذاشتی  شده سه طومار در یه پست :||
ویرایش که مشکل داشتین نحوه چیدمان جملات هم که اضافه شد :| یعنی قبلا بود ولی الان بیشتر 
دیده میشه.

+
هنوز پست رو نخوندم بدلیل طولانی بودن عذرخواهی تون هم قبول نمیکنیم والا :|

پاسخ:
خخخخخ
خواهش میکنم

سلام
خب یا نمیاد یا یک دفعه ای میاد که اینجوری میشه خخخ
من باز هم عذرخواهی میکنمواسه کم و کاستی ها خخخ

لطف دارید به هرحال :)
پستی رو ک پیمان خان بگه طولانیه.. حداقل 3-4 جلد باید باشه!! :)

چقدر از کلمه روزمرگی ب معنای منفیش استفاده کردین! خوبه منم با اسم وبلاگت همین کارو کنم؟؟!
من ب این کلمه عرق دارم! :)

ممنون بابت شرکت تو چالش .. :) [گل]

برای شرکت تو مسابقه وبلاگ شما(مسابقه کپی شده! :) ) باید اولش اعلام حضور میکردیم؟؟
هنوز شروع نشده ک!


پ ن :
طبیعی شده.. راحت باش!! :)
پاسخ:
دقیقا خخخخخخخخ

خب روزمرگی واقعا بده...چرا تعارف؟
روزمرگی اصلا خوب نیست..چون مثال بارز تکرار
امام صادق هم ردش میکنه :)

خواهش میکنم..ببخش واسه کم و کاستی ها

اخه پیش فرض منفی نگاه کردم خخخ


خب پس خداروشکر خخخ
سلام
سفر بسلامت امیدوارم با دست پر و خبرهای خوب خوب برگردین
همینطور که خودتون به دلایل خاصی دعوت چالش ها رو عقب انداختین در مورد دعوت شما هم بقیه شاید یه سری معزوریاتی داشتن که نپذیرفتن
پس دلگیر نشین این دلیل بر بی توجهی یا بی اعتمادی به شما نیست بخشی از وجود ما در دنیای مجازیه ولی هر کدوم هزاران کار و مشغله و گرفتاری در دنیای واقعی داریم و ممکنه بعضی ها به اندازه کافی در کار های خیر شرکت میکنن و هزینه میکنن بنابر این بیشتر از این توانایی ندارن
پاسخ:
سلاممممم خوبین؟
لطف دارید..توکل بر خدا


اره خب ولی این خیلی زمان شرکت داره اخه خخخخ

قبول دارم..ولی خب همونجور که گفتم احساسیه دیگه..احساس هم خیلی غیرمنطقیه
سلام. خوب هستین؟
شما که شرمنده کردین با "لطفا" نوشتنتون..
میشه اسم ها و دلایل مختلف منطقی و غیرمنطقی آورد.شما میخواین اسمش رو بذارین روزمرگی.. اما شخصا واقعا توان شرکت ندارم.. اما 100 درصد نمیگم باز اگه برام مقدور شد لیستم رو مینویسم. بازم ببخشین...
امیدوارم سفرتون هم ختم به خیر شده باشه.
پاسخ:
سلام مرسی شما خوبین؟
قبل از جواب دادن دوباره عرض کنم که من جواب دادم و تایید کردم و نمیدونم چرا جوابش ثبت نشده رو این حساب عدرمیخوام و مجددا جوابش ثبت میکنم
نه من قصدم این نبود که منطقی بگم ناراحت شدم
.ولی احساسی چرا رنجیدم راستش
البته اونم نه این که اینجوری بخوام ناراحتتون کنم
عدرمیخوام اگه بد نوشتم

مرسی لطف دارید
سفر خوش بگذره و ایشالا کارتون هم درست شه به یاری خدا

درمورد مسابقه باید بگم که من زیاد اهل فیلم و آهنگ و کتاب نیستم که بتونم بهترینش و معرفی کنم، عکسای زیادی هم ندیدم، فقط یه جمله چند روز پیش شنیدم و تصمیم گرفتم تو مسابقه تون عنوان کنم،
خب مسابقه ی شما خیلی کلی هست و ممکنه مخاطبینتون در تمام زمینه ها اطلاعات نداشته باشن، واسه همین نمیتونن تو مسابقه به طور کامل شرکت کنن، بعدم تهیه ی کتاب و خوندنش و این مسایل هم دردسر داره هم زمان میطلبه! شاید علت استقبال کم دوستان همین موارد باشه

و اما نامه!
متشکرم که دعوتم و پذیرفتین و تو چالش شرکت کردین :)
امیدوارم دختری که بهش میرسین همون دختر خیالیتون باشه که پا به واقعیت گذاشته :)
پاسخ:
مرررررررررسی لطف دارررید

خب هرکسی یک مورد داره دیگه..چه خوب...پس تلاش بیشتر کنید و تو بقیه قسمت ها هم فعال بشید :)

قبول دارم..ولی دل دیگه..منطق نداره دلش میگیره :دی



خواهش میکنم :)
ایشالا :دی
تا اطلاع ثانوی بسته است !
:/
پاسخ:
نه دیگه در این حد باو :دی
به کامپیوتر دسترسی نداشتم :دی
چه نامه قشنگی نوشتید پیمان خان ...
پاسخ:
واقعااااااااااااا؟
خیلی ذوقم گرفت که نظرتون اینه..مرسی مرسی
پ ن :
احساس نکنین بلکه مطمن باشین...
هم غلط املایی تون هم موارد اخلاق محوری تون متاسفانه :|
بقول آقا میثم داره طبیعی میشه :دی 
دکترا قطع امید کردن ما دیگه چکاره ایم ؟:|:دی 


اما در مورد چالش آقای روزمرگی واقعا در مورد کتابهای که گفته شد بیشتر اسم نویسندگان 
رو اعلام کردین تا اسامی کتاب ها رو :||:)
سهراب سپهری ، اخوان ثالث :|:دی 

+
اما در مورد چالش اسی جان از طلوع من :)
سوال آیا قبل از نوشتن احیانا اکسی چیزی نزدین ؟:دی از بس توهم زدین و احتمالا هنوزم تو فضایین ؟:)))))))
عین یه بادکنکی که با گاز هلیوم پر شده و بسمت بالا رفته و نمیاد پایین :)))))))
( دیروز یه بادکنک دیدم که با گاز هلیوم پر شده بود و به سقف چسبیده بود و هی نمی اومد 
پایین :دی )
توهم و خیال خوبه که واقعیت پیدا کنه وقتی نکرد خیلی هم بگی نگی خوب نیست ها :دی 
یهو عین اون بادکنکه میترکه :))))) بعد بیاد پایین خطرناکه آقا حسن :دی:))))
هم برای روح خودتون میگم هم برای پینکی میگم ها :)))

اما یه قسمت از متن تون منو برد به دیوان شعر امام خمینی رحمه الله علیه.
اگر گفتین کدوم قسمت از متن تون و کدوم ابیات امام ؟:)

در کل چون نامه عاشقانه است و عاشقانه ی که شخص مورد نظرتون وجود خارجی نداره 
توهم تون مال خودتونه و تو این نامه جایز است مثل نامه عاشقانه اسی جان خودش البته واقعا 
نامه ایشون خیلی خوب بود و از وجود توهمات دور بود :)
ولی مقایسه نمیخوام بکنم در کل ببخشید :)
اونجور که گفتین دخترک یاد دخترای زمان پیامبر افتادم که تو 9سالگی ازدواج میکردن :)))
احتمالا دخترک شما هم تو این نامه هنوز 9سالشه :)))))))
و بزرگ نشده :)))))))
در کل من در مورد نامه عاشقانه خیالی که بوی توهم و اکس و فضا میده جز شوخی های 
موجودش دیگه حرفی ندارم :)))

دیگه همین دیگه بابت شوخی های این کامنت پیش پیش بگم با خونسردی بخونینش :)
و ببخشید بابت طنزش :)
ممنون :)

++
ولی تنها قسمتی که توهم نداشت در آخر نامه تون این یه جمله بود که تو هیچ نامه ای چه خیالی 
چه واقعی درج نمیگردد :))))
جمله : پایان :))))
آقا کجایی نامه ای دیدین که توش بنویسن پایان ؟؟؟؟o_O
من معلم انشاتون بودم بابت همین یه جمله کلی نمره ازتون کم میکردم :)))))
و زیرش می نوشتم :
بیشتر دقت کنین :دی 

انشاء تو مدرسه تون انصافا چند میگرفتین ؟

+++
بابت طولانی شدن کامنتم عذرخواهی نمیکنم اینبار :)))
چون پست تون طولانی بود این به اون در :دی 
روزتون خوش ...

پاسخ:
شده نمک نوشته هام...عادت کنین بهش خخخ

خب در مورد شعرا خودشون گفتم دیگه...کتاباشون همه خوبن آخه...من حیث المجموع منظورم بود

خب دخترک رویایی ذهنم دیگه...باید همینگونه غلیظ و عمیق باشه در حد توهم...وگرنه عاشقانه نیست که

نمیتونم تشخیص بدم کدوم قسمت خخخخ


در کل نظر لطفتونه نسبت به نامه خخخخ اما 9 درونش اره..9سالشه
خواهش میکنم..اتفاقا لبخند بر لبم نشاند..لطف کردین :)


راستش هرچی فکرکردم نمره های انشام خوب نبود..شاید باورتون نشه ولی املام همیشه بیست بود..اما در کل مثل خیلی از نکات دیگه اون هم نامتعارف بود و رسمی نبود :)

نه اتفاقا خیلی خووووب بود...دستتون درد نکنه
دقیقا خخخخ
مرسی و همچنین

خوشم میاد خودتم میدونی! :)))


اگه روزمرگی رو به قول خودت همون "تکرار" معنی کنیم..
کی گفته تکرار بده ؟؟ گفتی دین ردش میکنه.. نماز تکراری ترین کار روزمره هستش ک بهش تاکید شده تو همون دین!
عشق.. تکرارش ن تنها چیز بدی نیست.. ک قوت قلبه و لازم!
و...
پس روزمرگی معنی خوبم داره! والاع :)
پاسخ:
خخخخخ

خب فکر میکنم بعضی چیزا استثناست چون نیاز به یاداوری هست مثل نماز...اما در کل با روزرمرگی موافق نیستم :)

داریم اما استثنا خخخخ

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">