در مسیرناکجا آباد

مینویسیم تا بدونیم هستیم...
در مسیرناکجا آباد

چه به بازی ادامه بدی،چه بازی ادامه ندی..جهان به بازی خودش ادامه میده،توقفی وجود نداره،پس فکر کنم بهتره سعی کنی بهترین بازیت بکنی و بهترین نمایشت به اجرا بزاری،به جای این که مدام وقتت به غرزدن و کثافت کاری تلف کنی.

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

۱ مطلب در بهمن ۱۴۰۰ ثبت شده است

بهش گفتم شام‌امشب مهمون تو
با خنده بهم گفت تو چه سودی واسم داری شام‌مهمونت کنم
شوخی‌کرد ولی من‌جدی گرفتم
تا مدتها حتی ازش ناراحت بودم
ولی هرچی‌گذشت بیشتر این‌جمله برام‌معنی پیدا کرد
اون‌دوست خوبم باقی موند
اما این‌جملش خیلی بیشتر از‌یک دوستی کمکم‌کرد‌تو زندگیم
جوری‌که هرجا دلم‌از‌کسی‌میگیره
از خودم میپرسم
من چه سودی‌براش دارم
و اوکی‌میشم
میدونین شاید درظاهر خیلی جمله بی احساسی به نظر‌بیاد
اما خیلی تو ساختار زندگیتون‌میتونه به کارتون‌بیاد
من‌ چه سودی براش دارم؟
این‌یک‌جمله خودساز میتونه باشه
اونقدر باید خودتون قوی کنین
که همه بهتون‌نیاز داشته باشن
تلخه
یکجورایی پیش خرید محبت به نظر‌میاد حتی
 اما
حتی در رابطه با خانواده هم که هیچوقت نباید به این‌جمله فکرکنین هم
این‌تفکر‌به کار‌میاد
با این تفکر‌میشه یک شاهراه بود تو زندگی
که مسیر همه به شما میخوره

تبدیل میشین به ابزار؟
آره
اما اگه بخوایم‌اینجوری نگاه کنیم
مادر خانواده که باعث ارامش خانواده میشه
هم یکجور ابزار برای ارامش ما
پس‌میشه اینقدر تلخ و سرد نگاهش کرد
میشه هم قشنگ‌تر‌نگاهش کرد
شما‌میشین‌یک ایستگاه ارامش
یک شاهراه مادی و معنوی
که واسه خیلیا سود هستین

سواستفاده؟
اره اما به نفعشون‌نیس
واسه یکبار یا دوبار اره
ولی به نظرتون کسایی که به صورت ثابت از یک شاهراه سود میبرن
اجازه میدن شاهراه ضربه ببینه؟
قبول دارم
شاید یکم تفکر‌گادفادری هم‌باشه
اماوقتی شما ازلحاظ مادی و معنوی قوی میشین
چیز دیگه ای اهمیت داره؟

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۰۰ ، ۱۴:۵۵
پیمان