در مسیرناکجا آباد

مینویسیم تا بدونیم هستیم...
در مسیرناکجا آباد

چه به بازی ادامه بدی،چه بازی ادامه ندی..جهان به بازی خودش ادامه میده،توقفی وجود نداره،پس فکر کنم بهتره سعی کنی بهترین بازیت بکنی و بهترین نمایشت به اجرا بزاری،به جای این که مدام وقتت به غرزدن و کثافت کاری تلف کنی.

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۱ ثبت شده است

سه شنبه بیستم تیر ۱۳۹۱ . 22:41صدای باز شدن در اتاق

عجله در پاک کردن اشکها

باز هم مادر مهربان

این بار  شربتی در دست

شیرین و گواراست بخور پسرم

ترس من از پدیدار شدن اشکها

نگاه دوخته شده به فرش

قدمهای مادر به سمت در

و بازگشت ناخود آگه مادر

چرا اینجا نشستی پسرم؟

و باز هم سکوت من

در دلم اما جواب استصال بود استیصال بود استیصال

پرسشی مهربان دیگر

چیزی شده پسرم؟

نامیدش نکردم و جوابی دادم

خسته ام خسته ام و خیلی خسته

خب برو مسافرت  برو بیرون برو....

پیشنهادهای پاک و ساده مهر مادری

با تموم مهربانیش مادر اما نفهمید

خستگیم از روی استیصال است...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۱ ، ۱۹:۳۰
پیمان
دوشنبه پنجم تیر ۱۳۹۱ . 23:30داشته های دیروز تو

نداشته های امروز تو

کارهای غرورانگیز دیروز تو

فهمیدن اشتباهات امروز تو

بی اهمیت بودن تمام شده های گذشته

ارزشمند شدنهای نداشته های اروز

تو گند میزنی مرتب و هیچ نمیفهمی

به دار می آویزی درد نمی فهمی

کنون تنها شده ای و حسرت دیروز

که گذشت امروز و فردا هیچ نمی دانی....


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۱ ، ۱۹:۳۰
پیمان