منو کلمات خسته تر از خودم
نشستیم لبه دنیا و به حال بد دنیا نگاه میکنیم
دوس دارم به جای نشر غم و خبرهای بد از امید و انگیزه صحبتکنم
اما به کلمات و خستگی چهرشونکه نگاه میکنم پشیمون میشم
پس فقط از چندتا کلمه که توان به نمایش دراومدن دارن استفاده میکنم و میگم
به قول اون پیردانا
مث همیشه و هروقت دیگه در تاریخ
ایننیز بگذرد...
حتی اگه تا دم مرگ هم سختی باشه
مرگپایان همه اونهاس
کسایی مث من که واسه عملبیهوش کامل شدنمیفهمن
وقتی بیهوش میشی دیگه هیچینیس
نه غمی نه غصه ای نه دغدغه ای
هرچی میگنراجب اونور مزخرفه
مرگچیزی جز سیاهی و سیاهی و سیاهی نیس
پایان پایان پایان
حتی اگه قضیه تناسخ وجود داشته باشه دیگه اون شما نیستین که بخواین دغدغش داشته باشین
پسهمین میتونه دلیل یکلبخند باشه
که با خیال راحت بگیم
ایننیز بگذرد
حتی اگر تا دممرگ سختی...