اگه تلگرام دارین میتونید به این کانال زیر مراجعه کنید،اونجا خیلی آپدیت تر از اینجا هستم (به علاوه امکانات خاص اونجا)
آدرس کانال:
اگه تلگرام دارین میتونید به این کانال زیر مراجعه کنید،اونجا خیلی آپدیت تر از اینجا هستم (به علاوه امکانات خاص اونجا)
آدرس کانال:
((گاهی وقتا شجاعانه ترین کار،زل زدن تو چشمای حقیقته))
این جمله از تیریون لنیستر تو سریال گیمآف ترونز
دقیقا وقتی میاد تو ذهنم
که صبح یکشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
از خواب پاشدم
و یادماومده شب قبل تیم محبوبم بعد ۵ سال قهرمانی،به شکلی تلخ قهرمان نشده و حتی وجهه ای از یک تیم قهرمان هم نداشته
و از اون بدتر یادم اومده چقدر حال کشورمومردمش بده
و ناامیدی به آینده و درماندگی به اوجش رسیده
ودرکناراین یاداوری ها
یادماومده که باید خونه رو عوض کنم و برمیکجای به شدتپایین
و تازه حال کسب و کارمم همخوب نیس
یادماومده این همه جنگاحساسی هیچسودی واسم به جا نزاشته
این یاد اوریها
چند سوال به ذهنممیاره
چرا باید پاشم و سرساعت ده صبحدرمغازم بازکنم وقتی مشتری ای نیس؟
کجایکاراشتباه رفتم؟
تقصیر من چیه؟
چرا باید اینقدر به در بسته بخورم؟
چرا..چرا..چرا
اماخب ناخوداگاه اینجمله خیلی بی دلیل میاد تو ذهنم ومیشه آبی روی آتیش
و پشت بندش اینجمله میاد تو ذهنم
جمله ای دیگه باز از همون سریال
که
((تمومکارایی که کردی تورو به اینجایی که هستی رسونده))
و دلیلی میشنکه اینحجم از خستگی رو بزارمکنار و پاشمدست و صورتم اب بزنم و اماده عزیمت به مغازمبشم
میدونم که قرار نیست به خودمامید واهی بدم
و از تلخی شرایط کمکنم
اما پشیمون همنیستم
حقیقت این چیزاست و جایی واسه کتماننیست
اما کم اوردن همچاره کار نیست
دقیق تر که فکرمیکنم
حاصل اون زل زدن به حقیقت
رسیدن به یککلمه مشترکتو تموم اون یاداوری های ناامیدکنندس
اگه پرسپولیس موفقیت ۵ سال گذشتش و به خصوص زمان برانکو رو نداشت
چون تا دقیقه اخر نجنگیدن
اگه ایران و مردمش حالشون بده
چونبرای اتحاد و حال خوبشون با حکومت دیکتاتوری یکدل نمیجنگن
(فیلمارو میبینیم،میببنیم معلما مدتهاس داره گلوشون پاره میشه،میبینیم خیلی شهرا اومدن بیرون ولی همراهیشوننمیکنیم)
اگه کسب و کارم اینجوریه یعنی خوب نجنگیدم
اگه کسی عمیقا دوستم نداره یعنی برای دوست داشته شدننجنگیدم و بلد همنبودم بدستش بیارم
آره تو همه این ها یککلمه مشترک وجود داره
جنگیدن
و یا
نجنگیدن
اینجاستکه شجاعانه ترین کارمیشه زل زدن تو چشمهای حقیقت
که یا نجنگیدیم،یا خوب نجنگیدیم
و این یک امید واهی نیست
که اگر واقعا بجنگیم پیروز میشیم
و دقیقا همین دلیلی که صبح ها با هرمیزان ناامیدی ای باید پاشیم
باید بلندشیم
به امید این که امروز روزجنگیدنه
که حتی اگر باخت
اما یک باخت بدونحسرت جنگیدن