پایان یک کابوس
چهارشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۱، ۰۷:۳۰ ب.ظ
پنجشنبه سی و یکم فروردین ۱۳۹۱ . 22:43زمین بازی
شوق دنبال کردن توپ میون بچه ها
و نگاه حیران مردم از پشت فنس
از آن موقع هاست که میفهمم چقدر ظاهرم بزرگ شده
اما فقط ظاهر
معرفتم کو؟
باطن پاکم کو؟
انقدر محو بزرگ شدن ظاهر شده ام
فراموش شده باطن
چمباتمه خستگیست که روز به روز جمع تر میشد
روز به روز شکسته تر
روز به روز ناامید تر
خدا مدتهاست که از خاطرم پرکشیده
آه صدای اذان صبح
پایان یه کابوس تلخ دیگر
و اشک شوقی دیگر در دامان خدا...
۹۱/۰۱/۳۰