الا بذکرالله تطمئن قلوب
من اگر بروم بندر فراموش می شوم..کسی مرا حتی در یادش هم نخواهد بود
میگویمش ای کل طبابت گر...که با تیزهوشی نسخه خدارا برای همه میپیچی
به من بگو آیا..حال همان خدای همواره همه چیز، کجای داستان است؟
تصمیمی غلط یا درست..احتمالش زیاد است بروی آنجا،حداقل برای چندسال
اما آیا با آن خدا می توان تنها بود آیا؟
همان خدایی که نقطه ضعف دارد حتی درمقابل انسانهای بد
که تو هرچه هم که باشی..فقط کافیست ندایش کنی
الا بذکرالله تطمئن قلوب
الا بذکر الله تطمئن قلوب
الا بذکر الله تطمئن قلوب
الا.....
البته نمی خواهم شعار بدهم یا تظاهر...چون واقعا نمیدانم درچه سطح دوری و دل گرفتگی و....فشار خواهد آورد
اما بدان نقطه ضعف خدا همواره باتوست همه جا..فقط کافیست درکش کنی و در احساس فراموش گشتگی،ندایش
ضمن آن که،آن کس که تورا به درون شناخت،آن کس که تو را به معرفت در دل خویش جاداد
بعید است فراموشت کند حتی بعد از چندسال...حتی بعد از این همه مشکلات و ذهن درگیریهای روزمره امروزه
لیک حال به به جای این همه حزن و اندوه...شروع کن برای خواندن ارشد
مدارمنطقی و معماری را باید تمام کنی تا یک ماه دیگر
تنبلی نکن پسر...تنبلی نکن پسر