از روزمرگی ها
ای کوفت بگیرین..ای باباااااااااااااااااااا
رفتم واسه هفته بعد سه شنبه ساعت 5 عصر 4 عصر 3 عصر 6 عصر هرساعتی که تو این تایم ها بود بلیط قطار بگیرم واسه تهران
میگه تو بگو یک حتی جای خالی،نه اتوبوسی درجه یک دو سه،نه 4 تخته ،نه 6 تخته..هیچچچچچچچچچچ
هیچی دیگه مجبور شدم واسه ساعت 2 بعد از ظهر سه شنبه بگیرم که از اون ور 2 خورده ای شب برسم تهران
تا ساعت 6 صبح تو راه آهن الاف و بیکار سماق بمکم،که 6 صبح پاشم برم همون جای استخدامی کوفتی ارتش که 8 صبح اونجا حاضر باشم
حالا اینش به جهنم..لجم میگیره از این مردم...آخه چه مرگتونه،چرا اینقدر تو این موقع سال اونم،میرین سفر اخه؟اه ه ه ه ه ه ه ه
بعد میگن وضع مالی مردم پایین..اگه پایین عمم میره پرمیکنه قطارهارو..که هروقت ما خواستیم بریم این تهران کوفتی..پر باشه
میگه خو بعد اربعین،خو میگم دفعه قبل چی؟اون دفعه چه کوفتی بود که همه قطارها پربود
اومدم خونه به خودم میگم..واقعا چرا من اینقدر گاو و خنگ شدم؟(رو به خودم میگم)خو کودن اون آژانس مسافرتی هم میره تو سایت راه آهن(رجا) که همه بهش دسترسی دارن بلیط میگیرن،تو خنگ احمق که 24 ساعته پای اینترنتی
اینقدر اون مخ معیوبت نرسید که خبر مرگت خودت بری از دوهفته قبل دقیقا ساعتی که میخوای و با اون قطاری که میخوای بلیط بخری...دیگه یکی که پیدا می شد از دوهفته قبل
نه اصن حرف نزن..آخه دفعه قبل هم به همن نتیجه رسیدی و گفتی دفعه بعد این کار میکنیم؟یادت رفت یعنی؟
اصن از یاد رفتن داره؟واقعا خجالت نمیکشی؟خیر سرت رشتت کامپیوتره و ادعای اینترنت و این چیزا داری؟اندازه الاغم بارت نیست همین که من میگم...الانم برو از جلو چشمام خفه شو..اعصاب ندارم
باشه میرم..میگ میگ
کوفت میگ میگ