سخت است یکم از خودت را حتی برای لحظه ای شرح دادن
جدی هستی همچو ماشینی بی احساس
مدام در حال برنامه ریزی آینده ای رویایی
این نشد اون میشه اونم نشد یکی دیگه
برنامه برنامه برنامه
عملت نسبتا این را می گوید
نوشته هایت اما این را نه
درنوشته هایت عاشقی هستی
که جز عشق ندارد انگار هیچ کسب و کاری
اما باهات که حرف میزنند فقط لبخند میزنی و سرخوشانه خوشگذرانی کنی
طوری که تو را آدمی چیزی جز عمل و نوشته هایش می شناسند
هیچکس اما نمی فهمد و نخواهد فهمید
درد حفظ سادگی چقدر دردناک است
هیچکس
هیچکس
هیچکس نخواهد فهمید
سخت ترین حالت آنجاست که خودت به تو تشری به درستی بزند
که تو نه آنی که ساده اش نهند نام
این سادگی نیست حماقت است
و حال میان این کارزار درگیریها
مجبوری از خودت عذرخواهی کنی و گویی آری حق باشماست
گاهی وقتها جبه هایم را اشتباهی میگیرم
و برای جبهه هایی به اسم سادگی پوچ(احمق بودن) میجنگم
و حواسم نیست
و یکهو دشمن به تو پاتک می زند و تازه میفهمی دل غافل جبهه را اشتباه انتخاب کردی
و خودت مجبور می شود فرمان عقب نشینی بدهد و این وسط مقدار زیادی حس خوب شهید می شوند
تنها به خاطر پیشروی عجولانه تو
خسته و شکست خورده گوشه ای میشینی
و آه چقدر سخت است حفظ این سادگی لعنتی
و باز طفلک خود
خود دلسوز
همان خود که نماینده ی خدا است درونت
جمع و جورت می کند
و آرام می گوید
هی پسر شکست میخوری بلند شو بزرگ شو
جنگ هنوز تمام نشده
سادگی باید حفظ شود
که راه حفظ حس های خوب تنها همین است
حتی
به قیمت این که انگت زنند
برنامه هایت را بی عمل
دلت را کاروانسرا
و فکرت را عیاش گرا
نامند
اما تو خود باش و قهرمان خود
و باعث افتخار خود
که در روزی بدنام عالم بود حتی
خوش نام در پیشگاهش باشی
این بار بدون بازی
بدون نقش
بدون سناریو
یک بنده ساده ساده
پ.ن:من
مسابقه یلدا خانوم در وبلاگ هنوز(واقع در پیوندها) رو شرکت می کنم..اگه با
لباس پوشیدنتون و کلا با خودتون حال میکنید پیشنهاد می کنم شما هم شرکت
کنید...(آخییش چقدر خوب بود...حس این هنرمندارو داشتم که مردم دعوت میکنن
به فلان کمپین یا نمایش یا...خخخخخ)
پ.ن:از اون پستهای گنگم بود که بویی از دوران گذشتم داره...
پ.ن:عذرمیخوام
که وقتتون واسه این چرندیات گرفتم اما خب دلم گرفته بود از..(بگذریم) و
فقط اینجوری گنگ خالی میشد تا نه سیخ بسوزد و نه کباب
پ.ن:هر از چندگاهی هم یک پست بد همچین بد هم نیست خخخخ(نماد اعتماد به سقف)