مردها هم زنانگی دارند مقداری
تاقبل از این که بخوام کار چندروزپیش انجام بدم هیچوقت متصور نمیشدم پستی با این شدت بنویسم و کسی هم باورش نمیشه من همچین پستی بنویسم به خصوص کسایی که نسبتا من میشناسن
چندروزپیش مرخصی روزانه گرفتم و توخونه بودم و مسئولیت درست کردن ناهار برای دومین بار به عهده گرفتم
اما چندروزپیش رسما برای اولین بار تو زندگیم یک ناهار درست کردم که برای بیش از دونفربود(4نفر)
زرشک پلو
((البته مامانم این شکل غذارو به اسم زرشک پلو به خورد ما سالها داد خخخ
ولی در عموم این شکل غذا ته چین مرغ نامیده میشه و در زرشک پلو عموم کشور مرغ ریش ریش نمیکنن و درستس تیکه های مرغ))
اونم برای 4 نفر
البته قبلا ماکارونی درست کرده بودم ولی خب دونفر بودیم اون موقع
خلاصه زنگ زدم به خواهرم و طرز تهیه زرشک پلو رو ازش یاد گرفتم
از اونجایی که گفت حالا میخوای یک غذایی اسون تری درست کن مثل سالاد الویه
فهمیدم خیلی کار راحتی پیش رو ندارم
اما خب انگیزه داشتم که انجامش بدم
خیلی مصمم ابزارش تهیه کردم
و حتی زرشک نداشتیم و رفتم گرفتم
شروع که کردم مدام به سوال برمیخوردم
مث یک بچه که تازه میخواد راه رفتن یاد گیره
هزاربار مامانم،خواهرم طرز درست کردن برنج و مرغ و خورشت بهم گفته بودن
ولی تو عمل نمیدونستم چرا مث اونا نمیشد
موقعی که یک تیم کمکی به وجود اورده بودم برای درست کردن غذا پی بردم
همونقدر که خیلی از خانومها تو پارک دوبل خنگن
آره تو رانندگی لاله صدیق داریم(بعدا اضافه شد تا خانومها دهنم اسفالت کنن و چلوگیری بشه از انحراف متن )
خیلی از مردها هم تو اشپزی واقعا خنگن
آره توآشپزی سامان گلریز هم داریم(بعدا اضافه شد تا آقایون دهنم اسفالت کنن و چلوگیری بشه از انحراف متن)
خندم گرفته بود،چندبار پرسیده بودم که مثلا بعد شستن برنج باید چیکار کنم
ولی باز درست همون سوال میپرسیدم
واقعا احساس خنگ بودن و حقارت میکردم خخخخ
به خصوص وقتی سوتی هایی عجیب تاثیر گزار دادم از قبیل
آب پز کردن مرغ ها بدون این که مرغ هارو بشورم یا پیاز اضافه کنم تو آب یا ادویه ای چیزی اضافه کنم تو آب
با این که بارها خواهرم بهم گفته بود
بعد از این که اب برنج هارو خالی کردم تو ابکش یادم رفت با اب سرد بشورمشون و همینجوری گذاشتم باشن تا مرغ هارو اماده ریختن کنم
بازهم با این که بارها خواهرم گفته بود
لامصب نمیدونم چه کوفتیه همش میرفتم جلو یا یادم می رفت یا نمیدونستم چیکار کنم الان
باید سوال میپرسیدم همش
روند کلی بلد بودم ولی وقتی توش وارد میشدم اونی نمیشد که باید میشد خخخخ
راستی اینم بگم در حین آشپزی درک کردم که این حس خاله زنکی خانومها هم طبیعیه خخخ
همش دلم میخواست زنگ بزنم به دوستم نمیدونم چرا،بگم وایییی احسان جون یعنی این برنج های ایرانی دهن من آسفالت کردن بس که له میشن جون واسم نموند دیگه،واه واه خخخ
خلاصه با به کارگیری تیم گروهی دوستان نت و خواهرم و مشورت هم خونه ای ها که تازه از سرکار اومده بودن
به هربدبختی بود امادشون کردم واسه خوردن
خیلی نگران بودم چون برنجا له شده بودن نکنه بچه ها نخورن و برن یک چیز حاضری از بیرون بخرن
ولی خب خداروشکر تو چه چهره ها که نگاه میکردم و ظرفها خیلی آثاری از عدم رضایت حداقل در ظاهرشون نبود
استنادم براین اساس که در حد دوقاشق از اون همه برنج که اندازه پنج نفر بود بیشتر باقی نمونده بود
(مدیونین فکرکنین باز هم سوتی داده بودم و برنج زیاد درست کرده بودم خخ)
و استناد دیگم هم براین اساس بود که درخواست دوباره برای ریختن داده مجدد غذا داده شد
البته میتونه دلیلش گرسنگی باشه بی شک که تو دوران مجردی کوفت هم بزارن جلوت میخوری و اگه همین غذارو مادرت بزاره جلوت تو خونه با کلی غر زدن اخر هم نمیخوری
ولی خب دوران مجردی سنگ هم میخوری
اما خب حقیقتش راضی بودم و داشتم به این فکر میکردم
وقتی مثلا همین غذا که یکی درست میکنه مث مادر
با استقبال اهالی خونه چقدر میتونه تو روحیش تاثیرگزار باشه
ولی با غرزدن و پس زدنش چه تاثیر منفی ای
واقعا که مادرا عجیب صبری دارن
کلا خیلی سود داشت این غذادرست کردن و من واداشت که به خیلی چیزها فکرکنم و از دید جامع تری به خیلی چیزا نگاه کنم
و دیدم عوض بشه به خیلی چیزا
این که دوران مجردی یا سربازی یا شرایطی این چنین توخونه واسه مرد لازمه واقعا
خواهشا این دیدم به پای حمایت از همینیست نزارین که اونایی که من میشناسن میدونن من چقدر اساسا ضدفمینیستم
ولی ادم باید حق بگه
یک مرد باید غذا درست کنه،تا بفهمه چقدر سرپا ایستادن داره،چقدر هوش و دقت میخواد که امور کار از دستش درنره،که ترکیب یک سری مواد واقعا کار اسونی نیست وسرشار از استرس و چقدر حوصله و علاقه میخواد
یک مرد باید حموم و دستشویی بشوره تا بفهمه چقدر کار نامطبوع و ناخوشایندیه حتی اگه بعدا تو خونه خودت اونقدر مایه دار باشی که کارگر بگیری
یک مرد باید خونه رو جاروکنه حتی اگه جاروبرقی هم باشه با جارو دستی تا واقعا بفهمه دود کردن کمر یعنی
یک مرد باید ظرف بشوره تا بفهمه چقدر کار حوصله سربریه حتی اگه ماشین ظرفشویی تو خونت باشه
یک مرد باید تو تشت تو حموم لباس بشوره تا بفهمه زانودرد یعنیچی
یک مرد باید اتو کنه لباسهارو تا بفهمه چقدر حوصله سربره
با تموم منسوخ شدن این کارها و وضعیت رو به انقراض اینجورزنها و پیشرفت تکنولوژِی
ولی همه این کارهارو یک مرد باید بکنه
تا بفهمه یک زن واقعا کم از مرد نداره
چه برسه این که اون زن شاغل هم باشه
تابفهمه واقعا زن ومرد مساوین
تا بفهمه خیلی چیزا ساده بدست نمیان و خیلی چیزها که خوار میشمارشون
کارهایی به چشم ناچیزن اما در عمق به شدت وقت بر و حوصله بر
پشتشون چقدر تلاش و علاقه و انگیزه خوابیده
و اگه همه اونها هیچ حرفی مگر زمانی که اون کارها خوار شمارده بشن از سمت مرد و به زبون بیان،نمیزنن
تنها یک دلیل داره
عشق
آره یک مرد نیاز داره تا همه این کارهارو بکنه تا بفهمه دلیلش عشق و دیگر هیچ
پ.ن:آقایون شاید از نظر شما دیگه پیازداغش زیاد کرده باشم،شاید،ولی خب از نظر خودم اضافه نکردم خخخ