حالا...
پیمان: دوست دختر :)
روزبه:خوبه؟!
پیمان:نه :)
روزبه:پس چی؟!
پیمان: ازنظر اقتصادی به صرفه نیست :)
روزبه : :)))))))))
پیمان: :)))))))))
........................................................
دقیق نمیدونم توجیه خدا از این که پول زیادی به من نداده چی بوده،حداقل در حدی که.....ولی وقتی از این بعد بهش نگاه میکنم که هیچ گاه مجالی برای مخاطب خاص بازی حداقل تو دنیای واقعی نداشتم..خیلی باهاش حال میکنم...ها بابا خیلی باحاله یک شارژ 1000 تومنی می گیری تا 4 3 روز داریش
ضمن این که از اتاق فرمان اشاره می کنن که خدا یک بیانیه ای با این مضمون صادر کرده که من مخاطب خاص عمتم آیا؟....و جمله هایی چون((خو بدبخت اگه من میخواستم مکالماتمون شارژی کنم که باباتم نمیتونست پول شارژ برسونه)) و ((واقعا متاسفم واسه خودم که فکر جیبت کردم که به جای این که مرتب بریم این فست فودها و یازارهای خوشکل مشکل میارمت ویلا جبرئیل تو آسمون هفتونک)) و....
بنده هم طی جوابیه ای ضمن زدن عشوه ای خرکی در جوابیه به وجود دکمه ای به نام ((غلط کردم)) در رابطه مان اشاره کردم که خواهان زدن آن دکمه در سریعترین زمان ممکن شدم و آمادگی خریدن هرگونه ناز و عشوه و دیگر امتیازها از جمله((شستن ظرفها از سوی خویش هرمدت که تو بگی)) و.....
و زندگی شیرین می شود..میگ میگ