در مسیرناکجا آباد

مینویسیم تا بدونیم هستیم...
در مسیرناکجا آباد

چه به بازی ادامه بدی،چه بازی ادامه ندی..جهان به بازی خودش ادامه میده،توقفی وجود نداره،پس فکر کنم بهتره سعی کنی بهترین بازیت بکنی و بهترین نمایشت به اجرا بزاری،به جای این که مدام وقتت به غرزدن و کثافت کاری تلف کنی.

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

گره ی پوچ

يكشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۳۱ ب.ظ
دوشنبه هجدهم آذر ۱۳۹۲ . 19:19فشنگ است وقتی بخار دهانم با دودهای سیگارتان به هم گره می خورند

اما....

لعنت به دود

که دیدم به عزیزترین افراد زندگیم عوض کرد

لعنت به دود

که داره محدود دوستهای صمیمیم ازم میگیره

لعنت به دود

که کلی خانوده رو از هم پاشوند

لعنت به دود

که چه غیرتهایی رو نخوشکونده

آخ.....

وقتی میپرسم ازمهربون دوستها،که این علف،بنگ،غبار کوفت زهرمار چه لذتی داره که میکشین

میگن بیخیال میشی،میری بالا بالا،،درد خیلی چیزهارو واسه چندلحظه حتی حس نمیکنی،خیلی دقیق تر میشی و درک خیلی چیزا واست راحت میشه حتی درسی،حتی تحلیلی

میگم خب این تا جایی جواب میده ولی بعد یک مدت وقتی دیگه مغزت کامل پوک کرد میخوای با کدوم مغز تحلیل کنی

میگن مغر میخوای چیکار..از زندگی لذت ببر....

میگم کدوم زندگی؟کدوم لذت؟وقتی چندسال دیگه کل بدنت ضعیف شدو به هیچ مریضی ای نه نگفت میخوای از کدوم زندگی لذب ببری؟اینم یکجور دوپینگ..دوپینگ تا یک جا جواب میده..بعدش میخوای چیکار کنی؟کی میخوای دردت خودت درمان کنی به جای تکیه به این کوفتیها؟چرا منتظرین روزی بیاد که علاوه بر دردهای سابق دردهای جدید هم اضافه بشه....

میگن فاز منفی نده..بزار حالمون بکنیم

میگم خب بابا دیگه همین قلیون و سیگار خوبه دیگه...اون کوفتیهای دیگه آخه چرا؟

میگن اینا بچه بازیه دیگه..دیگه فازنمیده..فقط یک عادت قشنگه..با اونها ولی میری بالا بالا..مث باب مارلی مث خیلی از آدمهای بزرگ

آدمهای بزرگی که اهلش بودن  و متاسفانه من هم قبولشون دارم و دیگه ساکت میشم...

موندم به کی اعتراض کنم،..به خدا یا...

نمیدونم..نمیدونم..فکر کردن به این موضوع که دارن خوشون داغون میکنن خستم میکنه..خیلی خسته..

وقتی آدمهای عزیز زندگیم با دود مسیرشون ازم جدا میکنن

و تنها قشنگیش این که تو زمستون

بخار دهانم با دودهایشان گره میخورد


پ.ن1 :این مکالمات مربوط به چندین مکالمه در چندین روز مختلف است که دور هم جمع گردیده اند نه تنها فقط یک مکالمه در یک روز

پ.ن2 :روزبه میگه قلیون میوه ای بکش،اگه بد بود مطمئن باش بهت نمیگفتم بکش،اون خوانسار که ضرر داره،با تموم علاقه ای که بهش دارم ناامیدش میکنم ولی...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۱۷
پیمان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">